بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/09/03
شماره 2591 - تاریخ 1403/09/03
آخرین اخبار
تا ۲۰۲۶ شاهد یکی از بهترین تیم ملی‌ها خواهیم بود
سندرم نیمه دوم، معضل جديد امیـر!
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (3 آذر 1443)
تذکره مولانا حسین انتظامی
چراغِ خاموشِ روزنامه‌نگاری حرفه‌ای
ابراز نارضایتی کارفرمایان از استخدام «نسل Z» در سراسر دنیا
اگر از بی حجابی رنج می‌برید، با ما تماس بگیرید!
ضرورت دیپلماسی غذایی
تعمیق شکاف میان مردم و حکومت در سایه فیلترینگ
تقابل یا تعامل با مخالفین؛ کدام یک به تحقق اهداف دولت پزشکیان می انجامد
استندآپ‌کمدی؛ ژانر دشواری‌ها
نوجوانان؛ قشری که جدی گرفته نمی‌شوند
صبحانه با کروکودیل‌ها؛ ولادیمیر و استراگون در ولنجک!
افزایش سرمایه اجتماعی؛ مهم ترین عامل موفقیت دولت پزشکیان
احیا و ارتقای دو طرح با اختصاص ۲۷۰ میلیارد تومان برای حمایت از نخبگان
احیا و ارتقای دو طرح با اختصاص ۲۷۰ میلیارد تومان برای حمایت از نخبگان
رونق تئاتر به رونق فرهنگ جامعه می‌انجامد
افزایش قیمت خوردو پذیرفتنی نیست، مجلس ورود می کند
آیا اصلاح‌طلبان و اصولگرایان توانایی نجات اقتصاد ایران را دارند؟
شنیده شدن زنگ خطر بروز بحران های خانوادگی در جامعه
عینیت اجتماعی (۵)
تذکره مولانا محمد باقر قالیباف
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (30 آبان 1443)
پیش‌بینی سقوط رشد اقتصادی اروپا
آفت های زندگی مشترک
کار سخت پزشکیان
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (29 آبان 1443)
افزایش نگرانی های اجتماعی به دنبال نبود ثبات اقتصادی
ضرورت رفع فیلترینگ پلتفرم های اجتماعی در ایران
چه میزان ورزش برای سالم ماندن نیاز داریم؟
اصلاحات پلیس گرجستان در مبارزه با فساد
چرا موفق به صادرات خودرو نشدیم؟
خدشه دار شدن اعتماد عمومی به دنبال مشکلات اقتصادی
حیرت‌زدگی روس‌ها از شناخت ادبی ایرانیان
نقش رسانه ها در کنترل خشونت اجتماعی
برخورد قهری، نسخه شفابخش کنترل خشم در جامعه نیست
افزایش تولید و عرضه مسکن؛ راهکاری برای برون رفت از بحران
فشار انرژی بر دولت چهاردهم
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (28 آبان 1443 )
فروپاشی صنعت قطعه‌سازی؛ به دنبال قیمت‌گذاری دستوری
در باب معنای آزادی
بی‌توجهی قشر کم‌درآمد به سینما
مسکن ؛ استخوانی در گلوی دولت چهاردهم‌
تحقق رشد اقتصادی؛ منوط به بازنگری در مسیرهای کسب و کار
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (27 آبان 1443)
پرواز تیم ملی فوتبال به قرقیزستان
رشد اعتیاد اینترنتی؛ در سایه استفاده افراطی از شبکه های اجتماعی
شنیده شدن زنگ خطر قتل های خانوادگی در سایه خشونت فروخفته
«آینه جادویی» در تماشاخانه ‌صحنه ‌آبی
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (۲۶ آبان ۱۴۴۳)
رقابت نابرابر شبکه های اجتماعی و رسانه های مکتوب
کد خبر: 173927 | تاریخ : ۱۳۹۷/۷/۴ - 14:00
معمای پرونده‌های جنایی یک زن رستوران دار +عکس

معمای پرونده‌های جنایی یک زن رستوران دار +عکس

با به دست آمدن مدارک محکمه پسند از ماجراهای وحشتناک یک زن رستوران‌دار که به اتهام قتل های عمدی در مشهد بازداشت شده است، تحقیقات قضایی در حالی وارد مرحله جدیدی شد.

نوآوران آنلاین-شانزدهم خرداد 96 بود که پرونده ای از کلانتری 24 میرزاکوچک خان مشهد بهپلیس آگاهی رسید. محتویات این پرونده جنایی نشان از آن داشت که مرد 36 ساله ای از زمستان سال 95 به طرز مرموزی ناپدید شده و هیچ اثری از «حمید-ف» نیست. این پرونده با صدور دستوری از سوی سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) در اختیار کارآگاهان دایره «مفقودی ها» قرار گرفت تا بررسی های تخصصی در این باره صورت گیرد. در همین اثنا پیرمردی که از گم شدن مرموز پسرش بسیار نگران بود، در تشریح چگونگی گم شدن  او به کارآگاهان گفت: مدتی قبل پسرم با زنی رستوران دار معروف به «خاتون» که هشت سال نیز از او بزرگ تر است، آشنا شد و ازدواج کرد و بعد از آن اختلافات شدیدی در خانواده ما شکل گرفت چرا که پسرم همسر مهربان و خوبی داشت و با فرزند کوچک‌شان در آسایش و آرامش زندگی می‌کردند ولی از ماه ها قبل که با وجود مخالفت های من و مادرش تجدید فراش کرد و خاتون را به عقد خودش درآورد، اختلافات بین همسرانش به اوج رسید. خاتون دوست داشت «حمید» همیشه نزد او باشد ولی پسرم نمی‌توانست همسر باوفایش را رها کند و مدام به منزل خاتون برود.

با وجود آن که عروسم در سختی و تنگناهای زندگی روزگار می گذراند بالاخره قرار شد «حمید» مدتی در کنار همسر اول و مدتی هم نزد خاتون باشد به همین خاطر ما دیگر توجهی به رفت و آمدهای فرزندمان نداشتیم تا این که او حتی عید نوروز هم نزد همسر اولش نیامد تا حداقل پسر کوچکش را ببیند در صورتی که «حمید» هر جا می رفت ما را در جریان می گذاشت و بدون اطلاع ما جایی نمی رفت. مدتی است که هیچ خبری از او نداریم، وقتی به ناچار موضوع را از همسر دومش سوال کردیم او نیز گفت که چند ماه است اطلاعی از «حمید» ندارد و در این مدت تصور می کرده که «حمید» نزد همسر اولش مانده است در حالی که «خاتون» اخلاق عجیبی داشت و زمانی که قرار بود به طور مثال «حمید» دو شب نزد خاتون باشد اگر یک شب نمی رفت او سر و صدا به راه می انداخت و آبروریزی می‌کرد که چرا همسرش تاخیر کرده است!

ولی حالا چند ماه است که می گوید اطلاعی از شوهرش ندارد! مادر حمید نیز در پاسخ به سوالات کارآگاهان گفت: یک بار پسرم (حمید) برای دو یا سه روز نزد همسر اولش ماند و به منزل «خاتون» نرفت. ناگهان دیدیم که خاتون دم در حیاط ما یک چادر مسافرتی برپا کرد و فریاد زد که همین جا زندگی می کنم تا پسرتان بیاید!! و چنان آبروریزی به راه انداخت که مجبور شدیم او را به داخل حیاط ببریم و سپس با حمید تماس گرفتیم تا این ماجرا خاتمه یافت. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان سوالاتی را نیز درباره اختلافات دیگر خانوادگی از همسران «حمید» پرسیدند و در نهایت این پرونده را برای کسب دستورات قضایی به مجتمع قضایی شهیدبهشتی مشهد ارسال کردند و پس از کسب مجوزهای قضایی، به تحقیقات خود برای یافتن سرنخی از ماجرای گم شدن مرموز مرد 36 ساله ادامه دادند.

بررسی های غیرمحسوس

با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا گروهی از کارآگاهان «دایره مفقودی ها» به سرپرستی سرهنگ رضوی ، تحقیقات غیرمحسوسی را درباره سوابق زن معروف به «خاتون» آغاز کردند. این بررسی ها نشان داد «ش» (معروف به خاتون) یک رستوران در مرکز شهر دارد و از تمکن مالی بالایی برخوردار است و ملک و املاک در خور توجهی را به نام خود ثبت کرده است. ادامه تحقیقات و پیگیری سرنخ‌هایی از زندگی اجتماعی این زن رستوران دار حکایت از آن داشت که او دو سابقه کیفری دارد و در یکی از پرونده‌ها به اتهام قتل پدر یکی از همسران سابقش تحت تعقیب قرار گرفته است. با افشای این ماجرا پرونده رنگ و بوی جنایی گرفت.

ورود قاضی ویژه قتل عمد به پرونده «خاتون» 

وقتی کارآگاهان به احتمال وقوع جنایت رسیدند، موضوع را با قاضی سیدجواد حسینی (معاون دادستان مشهد) مطرح کردند و بدین ترتیب این پرونده به شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب (شعبه ویژه قتل عمد) ارسال شد و توسط قاضی علی اکبر احمدی نژاد مورد بررسی های دقیق و موشکافانه قرار گرفت. مقام قضایی پس از مطالعه اوراق مربوط به گم شدن مرموز «حمید» (آخرین شوهر خاتون) دستور داد این پرونده از زوایای مختلف مورد کنکاش قرار گیرد و به سوابق خاتون نیز در تجزیه و تحلیل های تخصصی توجه ویژه‌ای شود. این گونه بود که پرونده خاتون به دایره قتل عمد اداره جنایی پلیس آگاهی انتقال یافت و گروه دیگری از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ مهدی سلطانیان، تحقیقات تخصصی خود را ادامه دادند. سرگرد نجفی (افسر پرونده) درحالی که ماموریت بررسی سوابق اجتماعی خاتون را به عهده گرفته بود، به سرنخ هایی از یک پرونده جنایی رسید که ردی از «خاتون» در آن نمایان بود.

ماجرای ناپدیدشدن مرموز یک پیرمرد

بنابراین گزارش، ادامه بررسی ها که دیگر زیرنظر مستقیم قاضی احمدی نژاد انجام می شد، به سرنخ ها و اسناد محکمه پسندی رسید که نشان می داد: ردپای «خاتون» در ماجرای ناپدیدشدن مرموز پدر پیر یکی از همسران سابق وی وجود دارد. تحقیقات بیانگر آن بود که سال 1384 زمانی که «خاتون» با همسر اولش دچار اختلافات شدید شده و در کشاکش طلاق بودند با مردی به نام «م» که شغلی دولتی داشت، در رستوران خودش آشنا شد. این آشنایی در حالی به ازدواج آن ها انجامید که دیگر خاتون از همسر اولش جدا شده بود و با اموالی که داشت آرزوی یک زندگی رویایی را در ذهن می پروراند! ولی «م» خیلی زود به اشتباه خود پی برد و فهمید که در ازدواج مجدد دچار اشتباه بزرگی شده است به همین خاطر تلاش کرد تا خاتون را طلاق بدهد!  ولی او که رویاهایش را بی‌تعبیر می دید خود را آماده هرگونه مقابله با «م» کرد. آتش اختلافات آن ها به حدی شعله ور شد که روزی خاتون به مکان ساختمان های مرکزی محل کار همسرش رفت و قصد داشت حادثه خودسوزی را در میان هیاهو و جنجال رقم بزند که بلافاصله همکاران «م» وارد عمل شدند و او را به داخل یکی از ساختمان ها هدایت کردند و بدین ترتیب به این غائله که می رفت جنایتی وحشتناک را رقم بزند خاتمه دادند.

بعد از آن بود که «م» از ترس و وحشت خواب نداشت و تصور این که روزی ماجرای هولناکی رخ دهد، تنش را می لرزاند. به همین دلیل او شبانه دست زن و بچه اش را گرفت و به مکان نامعلومی رفت تا هیچ گاه دست «خاتون» به او نرسد. این مرد از قبل نامه نگاری های اداری را نیز برای انتقالش به یک شهر دوردست انجام داده بود و روزی به طور ناگهانی ناپدید شد. اما در این میان «خاتون» دست بردار نبود. این زن 46 ساله در اسنادی که با هوشیاری قاضی احمدی نژاد  و ریزبینی های تحقیقاتی کارآگاهان به دست آمد، «م» را تهدید کرده بود که نباید او و فرزندانش را رها می کرد! چرا که «خاتون» در ازدواج اول خود با مردی پای سفره عقد نشست که همسرش را طلاق داده و نوزاد شیرخواره‌ای داشت و بعد از آن هم سه فرزند دیگر از همسرش را سرپرستی می کرد. ادامه تحقیقات حکایت از آن داشت پدر «م» که پیرمردی بازنشسته بود به طور ناخواسته درگیر ماجرای ازدواج نافرجام پسرش شد چرا که «خاتون» محل رفت و آمد او را می دانست و سوار بر خودرو کنار پیرمرد قرار می گرفت و از او می خواست تا سوار خودرواش شود.

او می گفت بعد از رفتن «م» قصد دارد با او درد دل کند ولی پیرمرد سوار خودروی خاتون نمی شد! پیرمرد وقتی به منزل می رسید این ماجراها را برای اعضای خانواده اش بازگو می کرد و گاهی می‌گفت: «ش» (خاتون) سوار برخودرو بوق می زند و می خواهد به هر طریقی مرا به منزل برساند ولی من نمی‌توانم سوار خودروی او شوم! در همین گیرودار، در یکی از روزهای زمستان سال 1384 پیرمرد برای رفتن به مغازه تعمیرکاری پسر دیگرش از چهارراه سیلو به سوی چهارراه گاز مشهد به راه افتاد ولی هیچ گاه به مقصد نرسید و این گونه با شکایت خانواده پیرمرد ردپای خاتون در این پرونده که باز هم در فاصله نه چندان دور از رستورانش گم شده است، در حالی دیده می شود که سرنخ ها و اسناد مهمی از ماجرای ناپدید شدن مرموز این پیرمرد به دست آمد.

پیرمرد را کشته ام!

تحقیقات گسترده تر از پرونده های جنایی که ردپایی از خاتون در آن ها وجود دارد نشان داد که در سال 92 شبی خاتون پس از مشاجره با فرزندانش، مضطرب و لرزان به اداره آگاهی می رود و با معرفی خود به عنوان قاتل پیرمرد می گوید: من چند سال قبل پیرمردی را کشته و در جایی دفن کرده ام و اکنون به خاطر عذاب وجدان خودم را تسلیم قانون کردم! کارآگاهان او را در آن شب در بازداشتگاه نگه داشتند و صبح روز بعد برای تصمیم گیری قضایی به دادسرا فرستادند ولی خاتون حرف هایش را انکار کرد و گفت: به خاطر عصبانیتی که از فرزندانم داشتم چنین سخنان دروغی را بر زبان راندم! اگرچه با دستور قضایی خاتون مدتی را در زندان به سر برد. ولی باز هم به خاطر این که اسناد و مدارک محکمه پسندی در آن زمان  پیدا نشد، وی با صدور قرار وثیقه از سوی قاضی وقت رسیدگی کننده به پرونده  آزاد و سپس تبرئه شد ...

خاتون بازداشت شد

 با جمع آوری اطلاعات و مدارک مستند و تجزیه و تحلیل های تخصصی کارآگاهان در کنار قاضی ویژه قتل عمد، حدود دو ماه قبل قاضی احمدی نژاد دستور بازداشت خاتون را صادر کرد و بدین ترتیب با دستگیری وی پرونده های جنایی وارد مرحله جدیدی شد. همه اسناد و مدارک در حالی از قتل پیرمرد و آخرین همسر خاتون حکایت دارد که وی مدعی است از این ماجراهای وحشتناک خبری ندارد این درحالی است که سرنخی از بررسی های کارآگاهان به سوی رستوران این زن کشیده شده است. چرا که یکی از دوستان وی نیز که با دستور قاضی ویژه قتل عمد و پس از بازجویی های مقدماتی بازداشت شد، در اظهارات خود بیان کرد: «خاتون به ما گفت او را (حمید) می کشم و تکه تکه بدنش را در چرخ گوشت می اندازم!» 

ماجرای اقدام به قتل با سم 

در اثنای تحقیقات گسترده کارآگاهان که با نظارت مستقیم و راهنمایی های قاضی احمدی نژاد صورت گرفت «ف» (یکی از متهمان پرونده و دوست خاتون) درباره ماجرای اقدام به قتل حمید گفت: من و همسرم با «خاتون» رفت و آمد داشتیم تا این که وقتی شبی به اتفاق خواهر و شوهر خواهرم به منزل او رفته بودیم متوجه شدیم خاتون داخل نوشیدنی ویژه‌ای که برای حمید درست کرده بود، مقداری قرص یا سم ریخت. او می‌گفت: می خواهم این نوشیدنی سمی را به حمید بخورانم بعد هم تکه تکه اش می کنم و داخل چرخ گوشت می اندازم! آن زمان او را به آرامش دعوت کردیم و عاقبت چنین کاری را برایش گفتیم بعد هم نوشیدنی را در سینک ظرف شویی ریختم و او را از این کار هولناک منصرف کردم. با این حال مدتی بعد خاتون پیام داد که کارش را فرد دیگری تمام می کند! این زن افزود: چند وقت بعد از این ماجرا، دوباره خاتون را دیدم و از اوسوال کردم که با شوهرت آشتی کردی؟ او گفت: کارش را تمام کردم و از دستش راحت شدم! دیگر غصه ای ندارم! آن روزها این حرف های او را جدی نگرفتم و باورم نمی شد تا این که فهمیدم شوهرش از چند ماه قبل گم شده است.

سند دیگری از ماجرای وحشتناک این پرونده ها نیز حاکی از آن است که «خاتون» گم شدن مرموزانه همسرش را به یک حادثه تصادف ربط داده است که دلیل محکمه پسندی برای اتهامات وی به شمار می رود.

سقوط یکی از شوهران خاتون از کوه 

تحقیقات بیشتر درباره این پرونده ها به سوی یکی دیگر از همسران سابق خاتون کشیده شد. بررسی این پرونده نیز نشان می داد که سال 87 یکی از همسران سابق خاتون درحالی که به شمال کشور رفته بود به طرز مشکوکی از کوه سقوط کرده و جان باخته است. 

این ماجرا نیز در حالی مورد کنکاش های پلیس قرار دارد که بعد از طلاق خاتون از وی رخ داده است اما باز هم کارآگاهان نمی‌توانند به راحتی از کنار این حادثه بگذرند! بنابراین گزارش «ج» سومین همسر سابق خاتون نیز که به دادسرا احضار شده بود ادعا کرد او قصد کشتن مرا داشت که جانم را برداشتم و فرار کردم اما او چند روز در شهرهای شمالی کشور به دنبال من می گشت و من تا امروز مخفیانه زندگی می کنم! خاتون و یکی از دوستانش با صدور دستورات ویژه‌ای از سوی قاضی علی اکبر احمدی نژاد دربازداشت به سر می برند تا تحقیقات این پرونده ها تکمیل شود. 

در عین حال با توجه به ادعای خاتون مبنی بر زنده بودن این افراد،  کارآگاهان اداره جنایی از شهروندان خواستند چنان چه درباره «حمید.ف» و «م» پیرمردی که تصویر آنان درج شده است، اطلاعات بیشتری دارند به شعبه 208 بازپرسی در خیابان کوهسنگی یا اداره جنایی پلیس آگاهی در منطقه رضاشهر مشهد  مراجعه کنند یا با شماره تلفن های 21825200-21825289 -051اطلاع دهند.

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.