نوآوران آنلاین-نژلا پیکانیان: اگر از دنبالکنندگان جدی اخبار سینما و علاقهمندان به این عرصه باشید حتما گفتوگوها، نقلقولها و انتقادهای زیادی را درباره مافیای اکران در سینمای ایران شنیدید. بیعدالتی در اکران فیلمها، تقسیم نامساوی سالنها و اختصاص فصلی به خصوص به اکران برخی فیلمها همه و همه مواردی است که صدای اعتراض بسیاری از اهالی سینما را درآورده و البته انتقادهایی به عملکرد شورای صنفی نمایش را هم درپی داشته است.
ابوالحسن داودی کارگردان سینما که این روزها فیلم «هزارپا» ساخته او هنوز بر پرده سینماهاست و فروش بالای 35 میلیارد را هم تجربه کرده است در گفتوگو با خبرآنلاین، بحثهای تازهای را در اینباره مطرح میکند، او نظرات جالبی درباره همین مبحث دارد که در ادامه میخوانید.
لفظ مافیا بار سنگینی دارد
ابوالحسن داودی درباره مافیای اکران و وجودش در سینمای ایران به خبرآنلاین میگوید: «به نظر من کلمه مافیا از آن چیزی که به عنوان اقتصاد در سینمای ایران به شکل نحیفی که هست، بار سنگینتری دارد.»
او ادامه میدهد: «سودجویی همیشه و همه جا وجود دارد، وقتی ما با جایی به نام سینما روبهرو میشویم، یعنی سالن سینما، باید این نکته را در نظر بگیری که آنجا یک محل اقتصادی است پس شما باید وارد یک قواعد اقتصادی شوی، ممکن است این قواعد اقتصادی یک جاهایی با عدالت اجتماعی که برای همه به شکل برابر وجود داشته باشد برخورد پیدا کند.»
فیلمم را به یک لاشه بیمصرف تبدیل کردند
کارگردان فیلم «رخ دیوانه» در ادامه در پاسخ به سوالی درباره حواشی و حرف و حدیثهایی که با توجه به موفقیت «هزارپا» به وجود آمد بیان می کند: «فیلم قبلی من، «زادبوم» هم به نوعی قربانی همین شرایط شد، فیلم ابتدا 8 سال توقیف شد و بعد از اینکه کاملا به یک لاشه بیمصرف تبدیل شد آزادش کردند و در اکران هم سرش را بریدند. بنابراین من از اینکه در اکران، یک فیلم موفق یا پرمخاطب میآید دفاع نمیکنم. درباره «هزارپا» و حرف و حدیثهایی که دربارهاش از گوشه و کنار شنیده شد میتوانم بگویم این فیلم میتواند با توجه به کمبودی که ما در سالنهای نمایش داریم وجهی از ظرفیت فیلمهای دیگر را کم کند، اما یک واقعیت هم وجود دارد که در «هزارپا» دیدم، همچنین در تجربه شخصیام در دو سه دوره مسئولیتی که در اداره شورای صنفی خانه سینما داشتم به این تجربه رسیدم که در خیلی از موارد واقعا خواستی که از جانب سینما داران وجود دارد با واقعیت اقتصادی که عرصه نمایش دارد نمیخواند.»
برابری همیشه نمیتواند وجود داشته باشد
او همچنین اضافه میکند: «مثلا سالنی که در روز حداقل چندین میلیون تومان درآمد دارد نمی تواند با فیلمی که ده تا بلیت از آن فروخته میشود در زمان طولانی امرار معاش کند، یعنی نمیتوانیم این واقعیت اقتصادی را نادیده بگیریم که باید یک اندازه بازده اقتصادی در هر محصولی وجود داشته باشد. وقتی آن بازده از حد معمول تبدیل به ضرر و خسارتهای کلان تبدیل شود نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که سالن سینما که یک فضای تجاری خیلی گرانقیمت شده در دراز مدت حتما همه چیزش را بگذارد که همه فیلمها در اندازه برابر نمایش داده شوند. این برابری اگر وجود داشته باشد یک جور برابری شبه کمونیستی که انگار جامعه ما در سینما به آن عادت کرده است.»
این فیلمساز سینمای ایران در پاسخ به سوال دیگری درباره شرایط برابر در اکران برای همه فیلمها توضیح میدهد: «مشکل ما از این جریان مافیای سینما نیست، مشکل ما کمبود عرصه نمایش است، اگر عرصه نمایش به گونهای گسترده شود، یعنی ساخت پردیسهای جدید و سالنهای متنوعی که اندازهای مختلفی داشته باشند و بتوانند همه فیلمها را پوشش دهند، که کم و بیش این اتفاق میافتد، باعث میشود تا خیلی از این بیعدالتیها به نظرم در سینما از بین میرود.»
جریانهایی حقوق دیگران را نادیده میگیرند
داودی درباره واقعیت وجود مافیا در سینما می گوید: «اگر بخواهیم اسمش را مافیا بگذاریم میتوانیم بگوییم بله، جریانهایی که قدرت یا توانایی تخصصی بیشتری دارند در خیلی از مواقع می توانند بعضی از حقوق را درباره دیگران نادیده بگیرند. این هم واقعیتی است که در سینمای ما مثل بقیه عرصهها وجود دارد. مگر در عرصه اقتصاد این مسئله وجود ندارد، مگر ما با آدمهایی روبهرو نیستیم که خیلی ساده میآیند و رقمهای نجومی را اختلاس میکنند و میبرند و کسی هم صدایش در نمیآید، به نظر میرسد این اتفاقها برای جامعه عادت شده است.»
این کارگردان که در رشته جامعه شناسی تحصیل کرده در ادامه میافزاید: «اگر بخواهیم سینما را در این رابطه، یعنی چیزی که شما از آن به عنوان بی عدالتی یا نوعی فساد اقتصادی نام بردید با بقیه حرفهها مقایسه کنیم به نظرم سینما پاکترین آنهاست.»
برخی دوست دارند ریشه هر موفقیتی را از پایه بزنند
«هزارپا» فروش بسیار بالایی را در گیشه تجربه کرد و و به دلیل فضای طنزش از انتقادها در امان نمانده بود، کارگردان این فیلم در اینباره نیز بیان میکند: «گاهی فضایی به وجود میآید و نفی هرگونه موفقیتی که میتواند در جامعه بین آدمهای دیگر تسری پیدا کند و تقویت شود پدید میآید. مثلا اگر در عرصه سینما موقعیتی به وجود بیاید که سینما را تقویت کند تا فیلمسازهای بیشتر و گستردهتری بتوانند به سمت و سوی خاص بروند شاید واکنشهای منفی را در پی داشته باشد.»
داودی اضافه میکند: «معمولا ما در جامعهمان یک جور اخلاق اجتماعی داریم که وقتی اینطور اتفاقها میافتد سعی میکنند از ریشه آن قضیه را طوری بزنند که آن اتفاقی که باید نیفتد و یک جور خود موفقیت تبدیل به شکست بشود. به نظرم این یک جور اخلاق اجتماعی است و در خیلی از سطوح جامعه امروز ما وجود دارد و ما با خیلی از آنها آشنا هستیم، حتی به جز برخوردهای اجتماعی در برخوردهای سیاسی هم آن را میبینیم. در واقع این برخوردها و واکنشها مسئله تازهای نیست که تنها مربوط به سینما باشد.»