سرویس سیاسی
حمید کاویانی
عمق استراتژیک در اصل و ریشه، اصطلاحی نظامی است به معنای میزان دوری و فاصله خط مقدم درگیری با دشمن از مراکز حساس و حیاتی خودی. هر چه عمق استراتژیک بیش تر باشد، میزان آسیب پذیری و خطر تخریب کاهش پیدا می کند و در نتیجه توان بازدارندگی در مقابل تهدیدات و تاب آوری در برابر حملات احتمالی تقویت می شود. اما این اصطلاح، کاربرد صرفاً نظامی ندارد و برای تحلیل ظرفیت و توان استراتژیک کشورها از جمله در حوزه روابط بین الملل و ترسیم معادلات جهانی و هم چنین در حوزه سیاست داخلی و ارزیابی و پیش بینی شرایط سیاسی و اجتماعی کاربرد پیدا کرده است. عمق استراتژیک کشورها در سطح منطقه ای و جهانی، با شاخص هایی از قبیل قدرت اقتصادی، توانمندی نظامی، موقعیت جغرافیایی و امتیازهای سرزمینی، ارتباطات و اتحادهای منطقه ای و نفوذ بین المللی، انسجام ملی و پشتوانه مردمی حکومت ها قابل ارزیابی است. اما در حوزه سیاست داخلی، تعلقات تاریخی و ملی، ارزش ها و باورهای مشترک، همگرایی درونی و اتحاد دولت – ملت، و رضایتمندی عمومی، از شاخص های تعیین کننده عمق استراتژیک کشورها محسوب میشوند. جمهوری اسلامی طی بیش از سه دهه گذشته با هدف افزایش عمق استراتژیک خود در عرصه جهانی، بیشترین سرمایه گذاری را در گسترش و تعمیق نفوذ منطقه ای انجام داده و هزینه های فراوان مادی و حتی انسانی در کشورهایی مثل لبنان، عراق، سوریه و یمن پرداخت شده است، که با توجه به تحولات اخیر در لبنان و سوریه، قابل پیش بینی است که جمهوری اسلامی در صورت عدم بازنگری و تغییر دکترین دفاعی و برای حفظ و تقویت خطوط دفاعی از پیش تعریف شده خود، هزینه های بیشتری هم صرف کند. اما نگاه تک بعدی و عدم توازن و تعادل در توجه به شاخص های تعیین کننده برای رسیدن به این هدف، یعنی افزایش حوزه نفوذ و عمق استراتژیک، بسیاری از سرمایه گذاری های انجام شده را کم اثر و در مواردی بی اثر کرده است. در دورانی که کشورهای منطقه در مسیر توسعه به سرعت در حال رشد و تنوع بخشی به اقتصاد خود هستند، ایران کمترین رشد اقتصادی را تجربه کرده و هم چنان در وابستگی به نفت، ناتوانی در جذب سرمایه توسعه بخش و امنیت آفرین و عدم اصلاحات زیرساختی اقتصادی گرفتار است. سهم ایران از تجارت جهانی در سال ۲۰۲۲ به کمترین میزان پس از انقلاب یعنی ۲۴ صدم درصد رسیده و از حدود ۳ هزار و ۹۰۰ میلیارد دلار مجموع ارزش واردات و صادرات در ۱۵ کشور منطقه، سهم ایران کم تر از یک هزارم درصد بوده است. در حالی که موقعیت جغرافیایی و ویژگی های سرزمینی ایران، در ذات خود امتیازات و پتانسیل های منحصر به فردی در جهت تقویت نفوذ و افزایش عمق استراتژیک به کشور بخشیده؛ اما قادر به بهره برداری مناسب از این ظرفیت نبوده ایم و حتی از برخی کریدورهای تجاری و قراردادهای اقتصادی منطقه هم به راحتی کنار گذاشته می شویم. آقای قالیباف رئیس مجلس جمهوری اسلامی هفته گذشته به صراحت اعلام کرد زمانی بود که ما در برابر تهدید دشمنان می گفتیم نفت خود را به روی شما می بندیم و این اهرم تهدید ما بود؛ اما امروز کدام نفت را می بندیم و چه اهرمی داریم؟ در حوزه داخلی هم که باید قوام دهنده و پشتیبانی کننده موقعیت کشور در عرصه منطقه ای و جهانی باشد وضعیت روشن است. مشکلات عدیده اقتصادی، کاهش امید به آینده، نرخ رشد مهاجرت، زاویه معنا دار ارزش ها و نگرش های عمومی با الگوها و ارزش های رسمی، شکاف دولت – ملت و کاهش مداوم نرخ مشارکت سیاسی مردم تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، نشانه هایی از واگرایی شهروندان و نارضایتی از روندهای جاری است. در چنین شرایطی، عده ای که به هر نحو جایگاه و مقام و موقعیتی برای تأثیرگذاری بر زندگی مردم در این کشور پیدا کرده اند و عموماً نسبت به نتایج مصیبت بار تصمیمات شان بر سرنوشت ملت پاسخگو هم نیستند، به جای کمک به ایجاد انسجام و همگرایی داخلی و افزایش عمق استراتژیک درونی، هم چنان در کار تنش آفرینی و حفر کردن چاه های ویل جدید در برابر ملت و جامعه هستند. مثل مقاومت در برابر رفع فیلترینگ و اصرار و پافشاری بر اجرای آن چه قانون عفاف و حجاب گفته می شود. به نظر می رسید امکان پیروزی و به قدرت رسیدن آقای پزشکیان ناشی از نگرش تازه هسته مرکزی قدرت در لزوم تغییر مسیر حکمرانی و اصلاح روندها در جهت کاهش ناکارآمدی و جلب رضایتمندی مردم باشد. اگر چنین است باید از این اقدامات غیر مسئولانه و ویرانگر و زخم زدن بر وجدان عمومی جلوگیری کرد تا آخرین فرصت ها برای بازآفرینی امید و نجات کشور گرفته نشود. با ارزش ترین عمق استراتژیک، حکومت بر قلب مردم است. حاکمان اگر مردم را نداشته باشند در هر رقابت، رویارویی و تقابلی – چه داخلی و چه منطقه ای و جهانی و چه حتی در حفظ خودشان – هم در نهایت بازنده اند. پایه های اقتدار حکومت و قرار جامعه باید بر حمایت و همراهی مردم باشد و گرنه تنها ژست و نمایه ای خواهد بود که دیر یا زود فرو خواهد ریخت.