سرویس اجتماعی
محمد یراقی/ منتقد و فیلمساز
فیلم «جوکر 2جنون مشترک» از همان لحظات آغازینش نشانههایی از یک سقوط غیرقابل اجتناب را نشان میدهد. به جای آنکه همچون فیلم اول مخاطب را درگیر عمق روانشناختی پیچیده و تاریک شخصیت آرتور فلک (جوکر) کند، بیشتر شبیه به یک نمایش خستهکننده و بیانرژی از یک شخصیت است که تمام جاذبههایش را از دست داده است. موفقیت خیرهکننده فیلم اول، انتظارات را به اوج رساند، اما این دنباله بهجای آنکه این انتظارات را پاسخ دهد، آنها را درهمشکسته و مخاطب را ناامید کرده است. یکی از مشکلات اساسی فیلم این است که به نظر میرسد سازندگان فیلم از ابتدا هیچ برنامهریزی مشخصی برای این دنباله نداشتند. وقتی یک فیلم بدون هدف مشخص ساخته شود، نتیجه چیزی جز داستانی بیجان و شتابزده نخواهد بود. این دقیقاً همان چیزی است که در جوکر ۲ مشاهده میکنیم: داستانی که بیهدف جلو میرود و شخصیت جوکر که در فیلم اول یک نماد قوی از ناهنجاریهای اجتماعی بود، در این دنباله به یک موجود سطحی و خالی از جذابیت تبدیل شده است. تماشای این فیلم بیشتر شبیه به تلاش برای زنده نگه داشتن چیزی است که از ابتدا زنده نبوده است. یکی از تصمیمات بحثبرانگیز فیلمسازان انتخاب ژانر موزیکال برای برخی صحنههاست. در فیلمی که باید با خشونت، جنون و هیجان سرشار باشد، ورود موزیکال به طرز بیموردی فضای فیلم را تضعیف کرده است. این موزیکالها به جای افزودن جذابیت یا تنوع به فیلم، بیشتر شبیه به یک بار اضافه بر دوش فیلم هستند. این صحنهها نه تنها هیچگونه هیجانی به داستان اضافه نمیکنند، بلکه حتی لحظات فیلم را به تجربیاتی بیمحتوا و خستهکننده تبدیل کردهاند. بهویژه وقتی محیط این صحنهها در فضای تاریک و زندانی فیلمبرداری شده است، حس ناامیدی و خستگی بیشتری به مخاطب القا میکند. در این میان، حضور لیدی گاگا نیز نتوانسته به فیلم کمک کند. با وجود استعدادهای برجستهای که دارد، نقش او در فیلم نه تنها بیعمق است، بلکه به شکلی ناشیانه و محدود استفاده شده است. حتی آوازهای او که باید یکی از نقاط قوت فیلم باشد، به طرز عجیبی بیقدرت اجرا شدهاند. به نظر میرسد که سازندگان فیلم به نوعی سعی داشتهاند عدم توانایی واکین فینیکس در همخوانی با صدای گاگا را پنهان کنند، اما این تلاش فقط بر ضعفهای فیلم افزوده است. محوریت فیلم بر محاکمه آرتور فلک نیز به یک اشتباه بزرگ تبدیل شده است. در حالی که این محاکمه باید پر از تنش و هیجان باشد، خیلی زود به روندی تکراری و قابل پیشبینی تبدیل میشود که هیچ کششی برای مخاطب ندارد. به جای عمقبخشی به شخصیت جوکر، او به یک قربانی دوران کودکی و حوادث تلخ گذشته تقلیل یافته است. این تلاش برای تفسیر روانی از گذشته جوکر نه تنها به پیچیدگی شخصیت او کمک نمیکند، بلکه از قدرت و کاریزمای او کاسته و فیلم را به سطحیترین شکل ممکن تقلیل داده است. یکی از مشکلات دیگر فیلم اضافه کردن داستانهای فرعی بیمورد است، مانند دروغهایی که لی (با بازی گاگا) درباره گذشته آرتور میگوید. این زیرمجموعههای فرعی نه تنها هیچ کمکی به عمق بخشیدن به داستان نمیکنند، بلکه باعث طولانی شدن بیدلیل فیلم شدهاند. تمام صحنههای دادگاه و زیرمجموعههای آن بیشتر شبیه به شکنجه سینمایی برای مخاطب هستند که هر لحظه تماشای این بخشها بیشتر شبیه به یک مجازات بیپایان است. در نهایت، از جنبه مالی نیز، جوکر ۲ با شکست بزرگی مواجه شده است. فیلم با بودجهای عظیم ساخته شد، اما نتوانست مخاطبان را به سینماها بکشاند. بسیاری از سینماها به دلیل عدم استقبال تماشاگران، تصمیم گرفتند فیلم را زودتر از موعد از پرده پایین بکشند، چرا که علاقه به این فیلم به سرعت کاهش یافت. این نشاندهنده آن است که عجله برای ساخت دنبالهای که هرگز نباید ساخته میشد، سودی نداشته و تنها ضررهای مالی و اعتباری برای سازندگان به همراه داشته است. در نهایت، جوکر ۲: جنون مشترک به جای آنکه دنبالهای قدرتمند برای فیلم اول باشد، تبدیل به یکی از بزرگترین شکستهای هنری و مالی سینمای مدرن شده است. با روایتهای بیمحتوا، شخصیتپردازیهای ضعیف و صحنههایی که هیچ هیجانی برای مخاطب به همراه ندارند، این فیلم نه تنها در ادامه راه موفقیتآمیز فیلم اول ناکام ماند، بلکه خود را به عنوان یک شکست کامل در سینما ثبت کرد