سرویس فرهنگ و هنر
سیده نجات سیدحسینی / شاعر
از بهترين دستاوردهای جشنوارهی ادبی شکرستان، شناخت تاریخچه و اهمیت صنعت نیشکر در ایران و دیدار و آشنایی هنرمندان با یکدیگر است. البته مزایای دیگری هم وجود دارد که جای بحث زیادی دارد، از جمله حضور افراد برجسته و دیدار با آنهاست. در دومین جشنواره ادبی شکرستان، حضور شایسته شاعر و نویسنده عزیز آقای مصطفی رحماندوست اتفاق خوبی بود که همه حاضران را به وجد آورد اما در دنیای نامهربانی که انتظار میرود ادبیات مایه آرامش انسانها باشد، پروانهها، چه ادیبانه در شفیرگیشان به انجماد میروند. سالهاست جشنوارههای خوزستان با هدفهای عجیبی پیش میروند و دانسته و ندانسته مسیر واقعی دانش را زیر سئوال میبرند. به جای حس شکوفایی، ایجاد توهم میکنند. همانطور که این جشنواره تکرار اشتباه جشنواره قبل بود. ای کاش این اقدامات با اندیشهای فراتر صورت میگرفت و دغدغه جشنوارهها شکوفایی ادبیات و دوستداران ادبیات میبود. مسئولان این امر به ادبیات، هنر و انسانیت نگاه واقعبینانهتری داشتند و اینکه هر کسی رسانهای دارد با شرافت بیشتری آن را در اختیار هنر واقعی، آگاهی و حقیقت قرار بدهد. این تنها یک نمونه از دهها جشنوارهای است که سالانه در کشور اتفاق میافتند. در بسیاری از جشنوارههای شعر و داستان ما شاهد نگاه محدود و بینش سطحی هستیم و متاسفانه بعضاً این جشنوارهها که میتوانند ابزار خوبی برای رشد هنر باشند، اینگونه نیستند. کما اینکه روز برگزاری جشنواره شکرستان نگاههای ناراحت و دلخور شرکتکنندگان و درد دلهایشان حرف دیگری داشت و اگر جشنواره منصفانهتر برگزار میشد، امید به آینده بیشتر میبود. عبارت «مافیای جشنوارهها» را از خیلی افراد شرکتکننده شنیدهایم؛ کسانی که جایگاه ادبی خوبی داشتند، نه آن عده که از قبل برای کسب مقام انتخاب شده بودند. جالب است برای مشکلات خوزستان دنبال مقصر میگردیم و به بهانه جشنوارهها، بیرحمانه هنرجویان واقعی ادبیات را از عرصه رشد به حاشیه میرانیم. قطعاً با این رویه اوضاع در عرصههای دیگر هم بهتر نخواهد شد. بالارفتن از سکوی جشنواره و گرفتن وجهی بدون استحقاق چقدر ارزش دارد؟ آیا پاسخگوی وجدانتان یا کسانی که حق آنها را ناحق کردید، خواهید بود؟ راستی ادبیات را به چند میفروشید؟ و به چه بهانههایی میتوانید دوباره اعتماد مردم را جلب کنید؟!