همین اتفاق هم افتاد و ساکت با پاسخهای کشدار و تاکید روی مسائل بیاهمیت از وقت کم همیشگی نود که موجب اضطراب مهمانانش میشود استفاده کند.
در اوایل مناظره که ساکت آن را مفاهمه تعبیر کرده بود کریمی شاید مهمترین بحث را پیش کشید و به قرارداد پیچیده فدراسیون با شرکت ایران نوین، مجری تبلیغات محیطی استادیوم آزادی اشاره کرد.
سوال این بود که چرا طی قراردادی که بسته شده، فدراسیون با کوتاهی ۲۳میلییارد تومان و سال دوم ۴۶ میلیارد تومان خسارت بدهد.
جالب اینجا بود که ساکت با افتخار تاکید میکرد که پرداختن این رقم به ایران نوین بابت خسارت به خاطر عدم اجرای تعهدات بوده و دادگاه چنین رایی صادر کرده. انگار که خوشحال است از این که بگوید فسادی در کار نیست و خیالتان راحت باشد.
این ۶۹ میلیارد تومان پولی است که فدراسیون بابت تبلیغات محیطی به صورت متمرکز به دست میآورد و مساوی یا بسته به رتبه و ارزش باشگاهها تقسیم میکند. به عبارت دیگر فدراسیون به راحتی قولهایی داده که آنها را عملی نکرده و بدون این که آبی در دلش تکان بخورد به ایران نوین غرامت پرداخت کرده است (از پولی که قرار بود بگیرد کسر شده).
حال اما بیتفاوت نسبت به همه شایعات مساله دقیقا اینجاست که فدراسیون و سازمان لیگ زیر نظرش، محتوایی به قدرت فوتبال دارند. فوتبال امروز دیگر ورزش به حساب نمیآید و جزو تجارت تولید محتوا محسوب میشود. محتوایی به نام فوتبال تولید شده و از کنار آن گردش مالی غیرقابل وصفی شامل پخش تلویزیونی، تبلیغات، بلیتفروشی، اسپانسرینگ و موارد دیگر به راه میافتد.
حال در ایران سازمان لیگ و فدراسیون بدون حضور رقیبی بزرگ به نام اتحادیه باشگاهها (که باشگاهها در همه جای دنیا به هدف حفظ منافع خود در مقابل فدراسیونها و اتحادیهها و حتی فیفا تشکیل میدهند) به عنوان متولی این محتوای ارزشمند در اجرای تعهدات خود سبکسرانه کوتاهی میکنند و با خونسردی از پرداخت غرامتی بیش از ۵۰ درصد کل قرارداد حرف میزنند.
سوال اینجاست؛ فدراسیون قرار است از طرق مختلف بستر درآمدزایی باشگاهها را فراهم کند. چرا حتی از انجام تعهدات سادهاش عاجز است؟ تعهداتی که ساکت از آن حرف میزد در حد تبلیغات نیمکت ذخیرهها، ردیف سوم تبلیغات دور زمین آزادی، هوا کردن بالن تبلیغاتی و از این دست است. او فقط گفت نگذاشتند. نگفت چه کسانی و به چه دلایلی. اگر باید از مدیران ورزشگاه آزادی، شرکت تجهیز و توسعه اماکن ورزشی یا هر نهاد دیگری مجوز میگرفتند چطور بدون این کار قول به ایران نوین دادهاند و فضاهایی که اجازه فروشش را ندادهاند فروختهاند.
درباره عدم پخش ۲ یا ۳ هفته از لیگ برتر در سال ۹۴، ایران نوین مستحق غرامت است. اما فدراسیون با سلاح نیرومندی به نام فوتبال میتواند ترکمانچای را به نفع خودش بنویسد و یک بند اضافه کند که در صورت هر اتفاقی خارج از قرارداد، به تعداد بازیهای انجام شده تبلیغات زمین آزادی در بازیهای فصل بعدی در اختیارش قرار میگیرد. ایران نوین قبول نمیکند؟ حق تبلیغات به شرکت دیگری فروخته شود. اندازه ایران نوین پول نمیدهد؟ مگر با کسر خسارت چقدر گیر فدراسیون آمده است؟
این البته همان فدراسیونی است که برای حضور در همایشی به نام جام جهانی که هر تولیدی لباسی حتی در سطح آدیداس و نایک آرزوی برندینگ بیشتری در آن دارند، لباس از آدیداس میخرد و نه تنها پولی نمیدهد که دستی دستی پول هم میدهد.
ایران نوین حق دارد غرامت بگیرد. از فدراسیون قول گرفته و به مشتریانش قول داده. در صورت عدم اجرای تعهداتش هم باید غرامت بدهد. این غرامت (یا بیشترش) را هم باید از فدراسیون بگیرد. باشگاهها اما چرا باید تاوانش را بدهند. اگر اتحادیه باشگاههایی مستقل از فدراسیون وجود داشت، پولش را میخواست و فدراسیون را تحت فشار میگذاشت. حالا اما این اتفاق نیفتاده و ساکت خوشحال است که میگوید فسادی در کار نبوده.
همین ده دقیقه ابتدایی مناظره کریمی و فدراسیون کافی است تا فدراسیونیها پای استعفایشان را امضا کنند. فراموش نکنید ۶۹ میلیاردی از بین رفته که با کمی دقت میشد از بین نرود. کافی بود قولی نمیدادند که نتوانند عمل کنند.