بانک توسعه تعاون بانک ملی
روزنامه نوآوران - 1403/09/06
شماره 2594 - تاریخ 1403/09/06
آخرین اخبار
تأملی پیرامون جرایم محیط زیستی
بی ادعا، باجنبه،جنتلمن و تحصیل کرده
این تیم زور ندارد!
نیمه اول زدند و نیمه دوم خوردند
حدود اختیار عمل کارگردان دربرابر متن دراماتیک
حرفم را با ساز می‌زنم
زنانه شدن چهره آسیب های اجتماعی
ضرورت تدوین نقشه راه ارتقای بهره‌وری ملی
ارتباط روابط‌ عمومی و رسانه؛ دوستی یا دشمنی؟
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (6 آذر 1443)
جامعه را وارد بازی کنید
تلخک با موضوع: خاموشی و برق گرفتگی!
آزادی در اندیشه دینی
عینیت اجتماعی (۶)
نمایش «دیگری شبیه خودش» در تماشاخانه استاد مشایخی
بخش انرژی کشور نیازمند تحول بنیادین است
تا ۲۰۲۶ شاهد یکی از بهترین تیم ملی‌ها خواهیم بود
سندرم نیمه دوم، معضل جديد امیـر!
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (3 آذر 1443)
تذکره مولانا حسین انتظامی
چراغِ خاموشِ روزنامه‌نگاری حرفه‌ای
ابراز نارضایتی کارفرمایان از استخدام «نسل Z» در سراسر دنیا
اگر از بی حجابی رنج می‌برید، با ما تماس بگیرید!
ضرورت دیپلماسی غذایی
تعمیق شکاف میان مردم و حکومت در سایه فیلترینگ
تقابل یا تعامل با مخالفین؛ کدام یک به تحقق اهداف دولت پزشکیان می انجامد
استندآپ‌کمدی؛ ژانر دشواری‌ها
نوجوانان؛ قشری که جدی گرفته نمی‌شوند
صبحانه با کروکودیل‌ها؛ ولادیمیر و استراگون در ولنجک!
افزایش سرمایه اجتماعی؛ مهم ترین عامل موفقیت دولت پزشکیان
احیا و ارتقای دو طرح با اختصاص ۲۷۰ میلیارد تومان برای حمایت از نخبگان
احیا و ارتقای دو طرح با اختصاص ۲۷۰ میلیارد تومان برای حمایت از نخبگان
رونق تئاتر به رونق فرهنگ جامعه می‌انجامد
افزایش قیمت خوردو پذیرفتنی نیست، مجلس ورود می کند
آیا اصلاح‌طلبان و اصولگرایان توانایی نجات اقتصاد ایران را دارند؟
شنیده شدن زنگ خطر بروز بحران های خانوادگی در جامعه
عینیت اجتماعی (۵)
تذکره مولانا محمد باقر قالیباف
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (30 آبان 1443)
پیش‌بینی سقوط رشد اقتصادی اروپا
آفت های زندگی مشترک
کار سخت پزشکیان
چهل سال بعد در چنین روزهایی! (29 آبان 1443)
افزایش نگرانی های اجتماعی به دنبال نبود ثبات اقتصادی
ضرورت رفع فیلترینگ پلتفرم های اجتماعی در ایران
چه میزان ورزش برای سالم ماندن نیاز داریم؟
اصلاحات پلیس گرجستان در مبارزه با فساد
چرا موفق به صادرات خودرو نشدیم؟
خدشه دار شدن اعتماد عمومی به دنبال مشکلات اقتصادی
حیرت‌زدگی روس‌ها از شناخت ادبی ایرانیان
نقش رسانه ها در کنترل خشونت اجتماعی
کد خبر: 168739 | تاریخ : ۱۳۹۷/۳/۱ - 11:04
خیلی زود ارتباط شوم ما با دیدارهای مخفیانه ادامه یافت تا این که ...

خیلی زود ارتباط شوم ما با دیدارهای مخفیانه ادامه یافت تا این که ...

نمی خواستم آن چه را می بینم باور کنم، در بهت و حیرت فرو رفته بودم، آسمان دور سرم می چرخید، کاش آن لحظه زمین دهان باز می کرد و مرا می بلعید تا شاهد چنین صحنه زشتی نباشم.

نوآوران آنلاین-از حدود یک ماه قبل فردی را اجیر کرده بودم تا با تعقیب همسرم سوء ظن های مرا برطرف کند اما وقتی با پلیس 110 تماس گرفتم و آدرس محلی را دادم که همسرم به همراه یک زن ناشناس وارد آن جا شده بود، ناگهان کاخ آرزوهایم فرو ریخت و ... زن 36 ساله در حالی که آرام آرام اشک می ریخت و به گوشه اتاق خیره شده بود، گزارش پلیس 110 را از لابه لای اوراق پوشه قرمزرنگ بیرون کشید و با بغضی غریب به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: به تازگی در مقطع کارشناسی دانش آموخته شده بودم که روزی در خیابان دلباخته نگاه های جذاب «سینا» شدم. تنها لبخند من کافی بود تا این نگاه خیابانی به ماجرایی عاشقانه تبدیل شود. آن روز شماره تلفنی بین ما رد و بدل شد و این گونه روابط پنهانی و عاطفی بین من و سینا شکل گرفت. خیلی زود ارتباط ما با دیدارهای مخفیانه ادامه یافت تا این که بالاخره روزی با خواستگاری سینا پای سفره عقد نشستم. او وضعیت مالی خوبی داشت و به همین دلیل من احساس خوشبختی می کردم چرا که همه امکانات رفاهی برایم فراهم بود. ازدواج من با سینا زبانزد فامیل شد تا جایی که دختر خاله ام حتی حسادت های زنانه اش را آشکارا بازگو می کرد. او در میان فامیل به دختری مغرور و بلند پرواز معروف بود، با آن که 30 سال از عمرش می گذشت خواستگار مناسبی نداشت و به خواستگاری پسر دایی ام نیز پاسخ منفی می داد چرا که معتقد بود او فقط یک انسان معمولی است. «آتنا» مدام دماغ و چهره اش را به تیغ جراحی می سپرد و حتی از سوار شدن به خودروی پیکان پدرش عار داشت. او آن قدر تحت تاثیر فیلم ها و سریال های غربی خودش را با دختران پولدار مقایسه می کرد که دیگر از همه فامیل فاصله گرفته بود. با وجود این، زندگی من رویایی برای آتنا شده بود و مدام حسرت زندگی مرا می خورد. این وضعیت زمانی بدتر شد که پدر سینا ارثیه فرزندانش را داد و بدین ترتیب پول هنگفتی نصیب شوهرم شد. در همین زمان خواهر دیگرم با مدیر شرکتی که در آن کار می کرد سر سفره عقد نشست به طوری که ازدواج او نیز به مشکل بزرگ دیگر آتنا تبدیل شد. در این شرایط بود که ناگهان آتنا در کمال ناباوری تصمیم گرفت با پسر دایی ام ازدواج کند این در حالی بود که من صاحب دو فرزند شده بودم اما از سال گذشته رفتارهای همسرم به طور کلی تغییر کرده بود. او با آن که به طور پنهانی خانه و ماشین برای دختر خاله ام خریده بود مرا با سوء ظن هایش آزار می داد. همسرم معتقد بود همان گونه که قبل از ازدواج با او رابطه پنهانی داشته ام هیچ تضمینی وجود ندارد که اکنون نیز در پی ارتباط با دیگران به او خیانت نکنم اگرچه قبل از ازدواج اشتباه بزرگی را برای آشنایی با سینا مرتکب شده بودم اما نمی دانستم که همین موضوع بالاخره دستاویزی برای خیانت های همسرم خواهد بود چرا که من هم پس از ظن به رفتارهای او مردی را اجیر کردم تا همسرم را برای افشای روابط پنهانی اش تعقیب کند. وقتی در پی تماس آن مرد، به پلیس 110 زنگ زدم و نیروهای انتظامی همسرم را در وضعیت زننده ای به همراه دختر خاله ام دستگیر کردند تازه فهمیدم که کاش قبل از ازدواج ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ توفیق حاجی زاده (رئیس کلانتری الهیه مشهد) متهمان دستگیر شده به مراجع قضایی معرفی شدند. 

کانال تلگرام

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسالی، پس از تایید مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشند منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشند منتشر نخواهد شد.