طی سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای توسعهیافته شاهد اتفاق مثبتی همچون توجه کارفرمایان به بهداشت روانی پرسنلشان بودهایم، اما متأسفانه در کشورهای درحال توسعه این موضوع در عین اهمیت بسیار بالایی که دارد، همچنان مغفول واقعشده است و شاهد مشکلات بسیار زیادی برای افراد در محیط های کاری هستیم.
متأسفانه استرس های بسیار زیادی به افراد در محیط کار وارد میشود که تأثیر زیادی در سلامت و بهداشت روانی آنها دارد و درنهایت بعد از چندین سال این اتفاق میتواند مشکلات جسمی برای آنها ایجاد کند؛ چراکه نمیتوان مرز مشخصی بین بیماریهای روانی و جسمی قائل شد و بسیاری از مشکلات جسمی ریشه در نداشتن سلامت روانی مناسب و ناآرامیهای روانی فرد دارد و ضرورت بسیار مهمی است.
باید کارفرمایان، بهداشت روانی کارمندان را مورد توجه قرار دهند، اما متأسفانه این اتفاق نمیافتد و در کشور ما بهعنوان یک کشور درحال توسعه افسردگی شغلی یکی از مهمترین مشکلات روانی و اختلالهای روانی است که باعث شده مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان و روانکاوان افزایش یابد. با بررسی شرایط و کیفیت زندگی آنها به این نکته برمیخوریم که از نظر سلامت روان، محیط کاری شان شرایط مناسبی ندارد و متأسفانه در محیطهای کاری استرس های بسیار زیادی به افراد وارد میشود که تأثیرات نامطلوبی بر سلامت روان آنها خواهد گذاشت و نشانههایی از افسردگی و فرسودگی شغلی را در افراد درنتیجه بروز چنین شرایطی شاهد هستیم.
در همین خصوص به گفت و گو با دکتر مریم طهرانی، استاد گروه آموزشی مدیریت منابع انسانی دانشکده مدیریت خوارزمی پرداختیم.
او معتقد است که افسردگی معضل امروز جامعه ماست بسیاری از افرادی که افسرده هستند حتی خود نمیدانند که افسرده هستند و این شرایط را بسیار بدتر میکند؛ بهویژه در بین بانوان با توجه به حساسیت های بسیار زیادی که آنها دارند و آسیبپذیری بیشتری نسبت به مردان دارند، بهطور قابلتوجهی میزان افسردگی افزایش یافته است. این در حالیست که بانوان وظیفه اصلی و مهمی در جامعه دارند و بنیان خانوادهها را تشکیل میدهند و افسردگی آنها و نداشتن سلامت روان مناسب آنها میتواند تأثیرات بسیار سوئی در زندگی با همسرشان و در زمینه تربیت فرزندان شان بگذارد.
طهرانی افزود: بههمین جهت این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که بهویژه در محیطهایی که بانوان در آن مشغول کار هستند، کارفرمایان شرایط کاری را بهنحوی رقم بزنند که نیروی انسانی چندان دچار مشکل نشوند و از استرس های بیهوده جلوگیری شود؛ به ویژه در امور مربوط به بانوان باید این نکته مورد توجه قرار بگیرد.
این استاد دانشکده مدیریت خوارزمی همچنین گفت: در بسیاری از پژوهشها و نظرسنجی هایی که انجام شده به این نتیجه رسیدیم. بسیاری از مشکلات بانوان حتی مشکلات جسمی آنها ناشی از نداشتن سلامت روانیشان است و این اتفاق در بین زنان کارمند بیشاز زنان خانهدار است و ریشه در افسردگی ها دارد و این افسردگی و مشکلات روانی ریشه در استرس های محیط کار آنها دارد که موجب شده تا بخش قابلتوجهی از ذهنیت روزانهشان به امور کاری اختصاص پیدا کند و کمتر به خود بپردازند و نتوانند در بسیاری موارد استرس خود را کنترل کنند.
طهرانی تأکید کرد: در محیطهای کاری باید استرس بهگونهای کنترل شود که افراد دچار مشکلات اینچنینی نشوند.
وی به با اشاره به این که ﺳﺎزﻣﺎن ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻬﺪاﺷﺖ، سال 2001 را به بهداشت روان اختصاص داد، مطرح کرد: در سال 1990 در میان 10 علت اول جهانی از 5 علت مربوط به اختلالات روانی اولین عامل، افسردگی شغلی بود. در حال حاضر افسردگی چهارمین علت بیماری های شایع در جهان می باشد و طبق برآوردهای انجام شده تا 2020 دومین علت شایع بیماری های روانی در جهان افسردگی بوده است. بر اساس آمار WHO در حال حاضر 340 میلیون نفر درجهان از افسردگی رنج می برند که بخش قابل توجهی از این آمار مربوط به افسردگی های ناشی از فرسودگی شغلی است.
این استاد دانشکده مدیریت خوارزمی تصریح کرد: براساس آمارهای موجود، مسائل روانی بخش عمدهای از ناتوانیها و مشکلات جوامع بشری را در ایران تشکیل می دهند. این میزان با توجه به شرایط استرس زایی که افراد به ویژه در محیط های شغلی در آن قرار می گیرند، تا حد قابل توجهی بیشتر است و قشر عظیمی از جمعیت کشور ما افرادی اند که مجبور هستند برای گذران معیشت شان اقدام به فعالیت شغلی کنند و در محیط های شغلی نیز با توجه به عدم رعایت بسیاری از مسائل و عدم توجه به بهداشت روانی نیروی انسانی، اتفاقات بسیار تلخی همچون فرسودگی و افسردگی شغلی و استرس را شاهد هستیم.
طهرانی با ابراز از تأسف از این که فرسودگی و افسردگی شغلی در ایران کمتر مورد توجه و بررسی قرار میگیرد، تاکید کرد: در شرکتها و سازمانها جای خالی روانشناسی صنعتی بهخوبی به چشم میخورد؛ این در حالیست که اگر روانشناسی صنعتی ـ سازمانی در بسیاری از سازمانها وجود داشت این امکان فراهم بود که میزان استرس وارده به افراد کاهش یابد و کمتر شاهد فرسودگی شغلی و کاهش بهره وری نیروی انسانی شویم.
وی فرسودگی شغلی را موضوع بسیار مهم امروز جوامع و به ویژه ایران دانست و گفت: باید عنوان کنیم امروزه افسردگی و مشکلات و استرسهای روانی در محیط کار منجر شده افراد بیش از هر زمان دیگری تحت فشارهای روزانه محیط کاری قرار گیرند و فرسودگی شغلی را تجربه کنند. فرسودگی شغلی درواقع همان کار زدگی و خستگی شدید ذهن و جسم بهدلیل تحمل بیشاز اندازه استرسها و فشارهای ناشی از مسائل کاریست که فرد رفتهرفته نسبتبه مسائل کاری فرسوده و بیتفاوت میشود و این بیتفاوتی میتواند مشکلاتی همچون افسردگی شغلی را ایجاد کند.
طهرانی در پایان تشریح کرد: فشار زمانی و انتظارات نامعقول برخی از کارفرمایان ازجمله مواردی هستند که تا حد زیادی در بروز افسردگی و فرسودگی شغلی در شرایط فعلی کشور نقش دارند و موجب شده اند. در حال حاضر هیچگونه تعادلی بین کار و زندگی شخصی افراد وجود ندارد و شرایط برای آنها یکنواخت شده و با وجود نارضایتیهای شغلی و درآمدی که دارند همچنان به انجام یک کار روتین و تکراری می پردازند و این شرایط سخت و دشوار بعد از مدتی موجب کاهش انگیزه افراد برای کار می شود؛ بهگونهای که افراد دیگر شور و شوق اولیه برای فعالیتها را ندارند و بیحوصله می شوند و انگیزهشان را از دست می دهند و دچار فرسودگی شغلی می شوند.