نوآوران آنلاین-رویا، دختر ۱۶ ساله که چند روزی است از ماجرای طلاقش از مهران گذشته گفت: در دوران دبیرستان روزی یکی از پسرها شماره تلفنی را جلوی پایم انداخت، ارتباط من و مهران از همان زمان آغاز شد، در همان دوران بود که پارسا سر از زندگی من درآورد.
وی ادامه داد: رفت و آمدهای من و مهران بیشتر از عرف عمومی شده بود، می توان گفت از همان دوره که به خانه آن ها رفتم زن مهران شدم اما کسی نمی دانست، مهران ۱۸ سال بیشتر نداشت و به خدمت سربازی هم نرفته بود، پدر و مادرش را مجبور کرد تا به خواستگاری ام بیایند. من که احساس می کردم مهران بیشتر از پارسا مرا دوست دارد به نصیحت های پدر و مادرم توجهی نکردم و آن ها را تحت فشار گذاشتم تا با ازدواج من و مهران موافقت کنند.
رویا ادامه داد: در حالی که هنوز یک ماه از نامزدی ما نگذشته بود پارسا با من تماس گرفت و با حرف ها و سخنان عاشقانه چنین وانمود کرد که خیلی مرا دوست داشته است و من اگر با او ازدواج می کردم خوشبخت تر بودم چون پدر او پول دار بود و یک ویلا نیز در شمال داشت. این گونه بود که تماس های تلفنی من و صمد ادامه یافت تا روزی که همسرم متوجه موضوع شد. آن روز ما با هم درگیری لفظی پیدا کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به صورت توافقی از هم جدا شویم.
این دختر بیان کرد: من که فکر می کردم پارسا قصد ازدواج با مرا دارد روز بعد از طلاق با او تماس گرفتم و او مرا برای صحبت درباره آینده به ویلای پدرش در شمال کشاند، ظهر بود که به آنجا رسیدیم اما در آن جا ۴ نفر دیگر از دوستانش نیز بودند، ابتدا در خانه را قفل کردند و پس از اینکه لباس هایم را بزور درآوردند به نوبت و به صورت وحشیانه تا نیمه های شب و بصورت چرخشی به من تجاوز کردند. سپس مرا در جاده رها کردند و گریختند. بازپرس پرونده پس از شنیدن سخنان رویا دستور شناسایی عاملان این جنایت وحشیانه را صادر کرد.