نوآوران آنلاین-نوشین، زن ۲۵ ساله با حضور در دادگاه خانواده به قاضی Judge گفت: در آن زمان دختری 20 ساله بودم که در راه کلاس زبان با مجتبی آشنا شدم، در ابتدا پسر خوبی در نظرم آمد اما پس از مدتی از چزب زبانی های او بدم آمد و رابطه خود را با او قطع کردم.
این زن ادامه داد: دو سال از آن روزها گذشت و من موفق شدم در دانشگاه قبول شوم، در یکی از روزها در خیابان با مجتبی برخورد کردم، او به من گفت که هنوز ازدواج نکرده و در تمام این مدت در فکر من بوده است، او از من خواستگاری کرد و من نیز به خواستگاری او جواب مثبت داد.
وی اضافه کرد: در یکی از روزها مجتبی از من خواست تا برای دیدار با مادر بیمارش به خانه آن ها بروم اما این دورغی بیشتر نبود و مجتبی با این نقشه مرا به آنجا کشاند تا بتواند نقشه شوم خود را عملی کند.
نوشین ادامه داد: پس از آنکه وارد آن خانه شدم مجتبی مرا بزور در آغوش خود گرفت و سپس هر اقدامی که می خواست با من انجام داد.
این زن ادامه داد: پس از آنکه دامنم لکه دار شد موضوع را با خانواده ام در جریان گذاشتم اما آن ها ازدواج من با مجتبی را تنها راه حل می دانستند.
نوشین گفت: اکنون سه سال از زندگی مشترک ما می گذرد اما نه من به مجتبی حسی دارم و نه او به من، اکنون به اینجا آمده ام تا این زندگی سیاه را به اتمام برسانم.
بنابراین گزارش قاضی پس از شنیدن اظهارات این زن دستور احضار همسر وی را صادر کرد.