نوآوران آنلاین- موهای بافته شده با ربان صورتی، دامن های چین دار و گل سرهای نگین دار را دوست ندارد. ترجیح می دهد هما شلوار لی با یک پیراهن ساده بپوشد و موهایش را همیشه کوتاه کند تا از دست مدل های بافت و گلسرهای رنگی خلاص شود. دخترانی که از دختر بودن خود احساس خوشایندی ندارند و فکر می کنند با پسرانه رفتار کردن، هویت اصلی شان تغییر می کند، ریشه این دل آزردگی از هویت جنسی را می توان در کودکی آنها جستجو کرد.
بهتر است برای تولد دختران به جای یک جعبه ابزار، چند پیراهن گلدار بخرید و از جمله «دخترم مرد خانه است!» دست بردارید.
اگر دخترتان از بازی با هم جنس هایش طفره می رود، دوست دارد ظاهرش را مثل پدرش درست کند و همیشه از اینکه دختر آفریده شده احساس تاسف می کند، مراقب باشید. همه این نشانه ها می تواند گویای این باشد که او از جنسیتش ناراضی است و هویت جنسی اش به درستی شکل نگرفته است. هویت جنسی یعنی پذیرش جنس خود و رضایت داشتن از آن.
دکتر بدریالسادات بهرامی، مشاور خانواده معتقد است هویت جنسی یک کودک با توجه به کارهایی که ما از کودکی برای او انجام میدهیم، شکل میگیرد. مقصود این است که وقتی ما برای کودک خود اسباببازیهایی چون عروسک، قابلمه و کاسه و از این قبیل تهیه میکنیم یا برای او تفنگ و ماشین و هواپیما و امثال آن میخریم، داریم هویت جنسی او را میسازیم. اگر برای دخترمان رنگهای صورتی و دخترانه انتخاب میکنیم، داریم به او هویت جنسی میدهیم. علاوه بر اینها، رفتار ما با کودک دختر و پسرمان در شکلگیری هویت جنسی او موثر است. والدینی که با دختر خود همانند یک پسر رفتار میکنند یا هستند کسانی که پسر خود را همچون دختربچهها میآرایند، دامن میپوشانند، موهایش را بلند میکنند و دلشان میخواهد به قولی این پسر آخری را کمی دردانه و لوس کنند تا به آرامش برسند.
بر هم خوردن تصورات والدین
پدر و مادر از زمان تولد در نوع رفتار با کودک خود براساس ذهنیت و آرمان های ذهنی خود عمل می کنند. در خانواده ای که آرزوی داشتن پسر یا دختر وجود داشته، والدین سعی می کنند تا در صورت به دنیا آمدن فرزند نیز همان نقش ها و رفتارهای کلیشه ای مورد دلخواه خود را در او ایجاد کنند. آنها سالها درآرزوی دختر یا پسر بوده اند ولی با دنیا آمدن فرزند، با ذهنیات آنها یکسان نبوده، حالا برای آنها فرقی نمی کند و آنگونه که مورد پسند خود آنها عمل می کنند. و یا در خانواده ای که پدر نقش پر رنگ تر رفتاری را بر عهده دارد می تواند خصوصیات مردانه تری را در دختران خود ایجاد کند. همین اتفاق زمانی هم که مادر از خصوصیات مردانه بیشتری برخوردارست،یا مستقل تر عمل می کند، و در رفتارهایی همچون اتکاء به نفس، دفاع از حقوق شخصی، نداشتن ظرافت های رفتاری و... قوی تر است نیز ،رخ می دهد.
خودتان را کپی نکنید
پدر یا مادری که به هر قیمتی می خواهد فرزندش نمونه کپی شده او باشد هم می تواند کودکش را در مراحل هویت یابی جنسی دچار مشکل کند. وقتی شما به عنوان یک پدر دست دخترتان آچار و پیچ گوشتی می دهید و از او می خواهید به جای عروسک بازی با همسالانش راه و رسم برآمدن از پس همه کارهای خانه را یاد بگیرد یا وقتی به عنوان یک مادر همراه با پسر کوچولوی تان کوبلن می دوزید، فرزندتان را درگیر نقش های جنستی خود می کنید. درست است که انتظار داشته اید اولین فرزند شما پسر باشد اما حق ندارید واقعیت را نادیده بگیرید و نقش فرزندتان را نه آنطور که هست، بلکه آنطور که آرزو دارید تعیین کنید. بهتر است برای تولد دختران به جای یک جعبه ابزار، چند پیراهن گلدار بخرید و از جمله «دخترم مرد خانه است!» دست بردارید.
پدری که از توانایی و ظرافت داشتن همسرش خسته شده، احتمالا برای تربیت دختری توانمند و به قول خودش «مرد» تلاش می کند تا این کاستی را فراموش کند و مادری که همسری ضعیف داشته، سعی می کند بی عرضگی های شریک زندگی اش را با توانمندی های فرزندش جبران کند اما یادتان نرود که فرزند شما درآن واحد نمی تواند دو نقش را برعهده بگیرد و برایتان هم پسر باشد و هم دختر.
بهبود ضعف های خود در فرزند
اگر همیشه زنی ضعیف و منفعل بوده اید و به خاطر همین ویژگی ها آسیب زیادی دیده اید، نباید اجازه دهید دخترتان قربانی این کمبود ها شود. شمایی که همیشه به خاطر ناتوانی در برآورده کردن نیازهای تان عذاب کشیده اید، بعید نیست که بعد از مادر شدن بار زندگی را روی دوش فرزندتان بیندازید و با نیت ستون ساختن از او، زندگی را برایش سخت کنید. همیشه دوست داشته اید تحصیلات و شغل و موقعیت هایتان فلان شکل باشد اما هرگز به علت ناتوانی خود به آنها دست پیدا نکرده اید حال می خواهید که دخترتان شبیه شما نشود و سعی می کنید او را ازدخترانه بودن خودش خارج کنید.
و یا پدری که از ناتوانی های مادر یا همسرش به سطوح آمده یا مادری که فاقد همسر و تنها با دخترش زندگی می کند هم ممکن است در تربیت فرزند خود دچار اشتباه شود و با خیال ساختن «ستون خانه» از فرزندش، نقشی را به او بدهد که متناسب با جنسیتش نیست. پس مراقب رفتارهای خودتان باشید و سعی نکنید خلأهای زندگی تان را توسط فرزندتان پر کنید.
خودتان درست رفتار کنید
اگر شما به عنوان یک مادر، همیشه ناکامی های تان را با این ادعا که «من زن هستم!» برای کودک تان توجیه کنید، طبیعی است که زن بودن را به عنوان یک ایراد و سد راه برایش معرفی می کنید. عواقب چنین تصمیمی می تواند پرورش دختری باشد که همیشه از جنسیت حقیقی اش فرار می کند. لازمه دختر بودن این نیست که او نتواند خصایص و ویژگی های مثبت خود را بشناسد، بلکه باید بر آنها اتکا کند و با باور آنها به خودشناسی دست یابد و اعتماد به نفس کافی را داشته باشد