نوآوران آنلاین- محمد بحرانی در ۱۶ آذرماه سال ۱۳۶۰ در بهشهر استان مازندران زاده شد. پدر و مادر او اهل کازرون هستند اما او بزرگ شده شهر شیراز است. بحرانی فعالیت هنری خود را با تئاتر دانشگاهی و نمایش عروسکی آغاز کرد. در سال ۱۳۸۰ کار او مورد پسند مریم سعادت؛ داور یکی از جشنوارههای دانشجویی واقع شد. سعادت از او برای کار در مجموعهٔ تلویزیونی عروسکی «نینیمون» به کارگردانی بهرام شاهمحمدلو دعوت کرد. او بهعنوان صداپیشه شخصیت «ببعی» در مجموعههای «کلاهقرمزی» خوش درخشید و سپس با صدای جنابخان موفقیتی دوچندان یافت. بحرانی سالهاست بهعنوان صداپیشه، بازیگر و هنرمند در عرصههای تئاتر، سینما و تلویزیون شناخته میشود. این روزها که خبر بازگشت جنابخان به تلویزیون داغ است و همزمان جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در همدان در حال برگزاریست؛ حضور بحرانی در میان تماشاگران ویژه نمایشی خاص از یک گروه تئاتر معلولان بهانهای شد تا با این چهره و صدای محبوب گفت و گو کنیم. در ادامه این گفت و گو را میخوانید.
آیا این روزها به نماشای تئاتری نشستهاید که از دیدن اجرای آن لذت ببرید و بخواهید دیدن آن را به دیگران هم توصیه کنید؟
جمعه 11 آبانماه ساعت 16:30 به پردیس تئاتر شهرزاد رفتم و تئاتر «خوب، بد، عشق» را به نویسندگی و کارگردانی علی کخجام دیدم. این اثر قرار بود تئاتر استندآپی باشد که توسط معلولان اجرا میشود. بهنظرم بسیار بسیار کار استاندارد؛ با کمدی درست، شستهرفته و سرحالی بود که هر کسی میتواند از دیدنش لذت ببرد و عصر پنجشنبه یا عصر جمعهی درجهیکی را سپری کند و برای خودش بسازد. امیدوارم این نمایش خوب مدتهای مدید روی صحنه اجرا شود و دم متولیان سالن شهرزاد گرم که از این رفقای هنرمند حمایت کردهاند. این را هم بگویم که دوست دارم آدمهایی که رسانه، پیج اینستاگرام یا اصولا تریبونی دارند، بروند این نمایش را ببینند و از تریبونشان برای حمایت از این تئاتر استفاده کنند. واقعا دیدن این رفقا روی صحنه و تسلط و قدرتشان بر کاری که می کنند لذتبخش است. بسیار از این اثر لذت بردم.
این روزها جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در شهر همدان در حال برگزاری است، با توجه به اینکه شما سالها در بخش کودک و نوجوان و اجرای آثار عروسکی در تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت کردهاید به نظرتان در این بخش چقدر تا کمال مطلوب فاصله داریم و اساساً چه کارهایی میشود برای بهبود کیفیت تئاتر کودک و نوجوان کرد؟
من در دوره بیست و هفتم جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان داور بخش نوجوان بودم. آثار بسیار بسیار خوبی در آن دوره اجرا شد که تک تکشان ظرفیت خوبی برای اجرای عمومی داشتند. البته با توجه به مختصات اثر، میتوان شیوههای مختلفی از اجرای عمومی را متصور شد. مثلا اگر نمایشی مدتی طولانی در مهد کودکها اجرا شود و اجرای مستمری داشته باشد، میتواند اجرای عمومی محسوب شود و هم از شان بالایی برخوردار است و هم کار بسیار جذابی است. یا اگر در سالنهای مخصوص تئاتر کودک و نوجوان به عنوان مثال در تالار هنر اجرا شود و بچهها بیایند و کار را ببینند، اتفاقی بسیار عالی است و شان اثر و گروه هم حفظ میشود. آثار بسیار زیادی در آن دوره از جشنواره روی صحنه رفتند که این ظرفیت را داشتند اما چون چندان مسائل مربوط به اجرای عمومی و ... را از اداره کل هنرهای نمایشی پرسوجو نکردهام، نمیدانم چرا بسیاری از این اجراها در وقفهی میان جشنواره و اجرای عمومی نابود میشوند و درنهایت امکان اجرای عمومی پیدا نمیکنند. اگر اجرا شوند مطمئن هستم مخاطبان از این آثار استقبال زیادی میکنند.
به نظر شما چرا آنطور که باید و شاید جریانهای قدرتمندی در ایران در زمینه تئاتر و سینمای کودک و نوجوان شکل نمیگیرد؛ کما اینکه مثلاً در دهه 60 شمسی وجود داشت؟
حداقل بر اساس اطلاعاتی که از اطرافیان خودم دارم؛ یعنی خانوادهها و پدرومادرهای قشر متوسط جامعه بسیار علاقهمندند که بتوانند فرزندانشان را به سالنهای سینما ببرند تا فیلم کودک ببینند یا در سالن تئاتر کنار بچههایشان بنشینند و تئاتر کودک تماشا کنند. بسیاری از اوقات اینگونه آثار در دسترس مخاطبان واقعیشان قرار نمیگیرند. یا اطلاعرسانی کاملی صورت نمیگیرد یا سالنها بهاندازه و استاندارد نیستند. انگار سیستم هنوز معیوب است و فاصلهی زیادی میان برگزاری جشنواره و اکران یا اجرای عمومی آثار وجود دارد. وگرنه کماکان جشنواره را مفید میدانم و در آن دوران آثار بسیار جذابی را دیدم و اعتقاد دارم هنوز آثار خوبی هم در این زمینه تولید میشود.
امروز اگر به شما بازی در فیلمی در حوزه کودک و نوجوان پیشنهاد شود آیا میپذیرید؟
اگر پیشنهادی به من شود، فیلمنامه را دقیق میخوانم. اگر فیلمنامه مناسب باشد و از پس نقش هم بربیایم چراکه نه! حتماً استقبال میکنم.