سند خانه تئاتر به نام ایرج راد است
نعیمیذاکر که 25 ماه مدیرعامل خانه تئاتر بوده است در این مصاحبه به مشکلاتی که میان او و هیاتمدیره اتفاق افتاده بود اشاره کرده است و مهمترین مساله مورد اختلاف را این میداند که سند ساختمان خانه تئاتر به نام ایرج راد است. در این مصاحبه مدیرعامل پیشین گفته است: « در زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی، مبلغ درشتی برای ساخت ساختمان تئاتر داده شد و ساختمان سمیه که با پرداخت حدود سه و نیم میلیارد تومان در زمانی که ارزش دلار کمتر از هزار تومان بوده، یعنی حدود سه و نیم میلیون دلار، پیمانکاری ساختمان این پول را دریافت کرده و گزارشی از عملکرد مالی ساختمان در دسترس نیست... طبق اسناد، ساختمان این نهاد صنفی به نام خانه تئاتر است و این موضوع برای بسیاری از افراد سئوال بود که چطور میشود یک ملک حقوقی به نام فرد حقیقی باشد.»
در این میان ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
جناب مدیرعامل پیشین که اعتقاد راسخی هم به شفافسازی دارند، چرا در زمان مدیریتشان لب از لب باز نکرده بودند تا اهالی تئاتر هم به کمکشان بیایند و این مشکلات را مرتفع کنند؟ حال حس کردند در آن دوران مشکلات پیش میآید و ما همم قبول میکنیم، دلیل سکوت یکساله و عنوان کردن مسائل در روزهای نزدیک به برگزاری مجمع هیات مدیره خانه تئاتر چیست و آیا حسن تصادف بوده است؟
اما عجیبتر از سکوت سه ساله مدیرعامل مستعفی، سکوت ایرج راد است. البته این بحث مالکیت خانه تئاتر اتفاق جدیدی نیست.
در خانه غیر دم از تغییر میزدیم
18 مهرماه سال 1394، سه تن از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر یعنی علیرضا نادری، علی اصغر دشتی و حمید پورآذری با حضور در سالن کنفرانس تئاتر شهر و در جمع خبرنگاران و هنرمندان تئاتر نکتهای را فاش کردند که در آن زمان همه را متعجب کرد. علیاصغر دشتی در آن نشست ضمن اعلام برنامههای کارگروه نوسازی، گفت: «در اساسنامه خانه تئاتر که به نام موسسه فرهنگی هنری ذکر شده به سندی دسترسی پیدا کردهایم مبنی بر اینکه پروانه این موسسه فرهنگی هنری به مدیر مسئولی ایرج راد صادر شده است. وقتی ماجرا را پرسیدیم، آقای راد از پروانهای که به نام او صادر شده اظهار ناآگاهی کرد و آن موقع بود که آب سردی روی سر ما ریخته شد چون احساس کردیم در خانه کسی دیگر، دم از تغییر میزنیم. در دوره آقای خاتمی مجوزی برای فعالیت صنفی به این شکل داده شد اما سندی که ما به آن دسترسی پیدا کردیم، مجوزی است که به نام ایرج راد است. البته در حال پیگیری بودیم که اگر روزی ایشان نباشد تکلیف چیست، اما هنوز به نتیجه نرسیدیم.»
نتیجه همان سندی که کارگروه بهسازی پیدا کرده بود، میشود اینکه ساختمان خانه تئاتر هم به نام ایرج راد باشد و اگر همان زمان بیشتر به این مسئله اهمیت داده میشد، امروز شاهد این وضعیت نبودیم. جالب اینجاست که ایرج راد در آن هنگام هم سکوت کرد.
دروغ است و دروغ است و دروغ است
سال 1395 ایرج راد که 15 سال مدیرعامل خانه تئاتر بود، از سمت مدیرعاملی (و نه رئیس هیات مدیره) استعفا داد و بالاخره امکان انجام مصاحبه با او فراهم شد. ایرج راد درباره جلسه سال گذشته سه عضو هیات مدیره گفت: «در آن نشست اتهامهایی به من زده شد و دروغهایی گفته شد که شنیدنشان برایم تاسف آور بود. نمیدانم این حجم از تهمت و تخریب شخصیت چرا انجام شد؟ مسائل صنفی تئاتر به مردم چه ربطی دارد که ما برای آن نشست خبری برگزار میکنیم؟ مسائل صنفی باید داخل صنف مطرح شود نه اینکه آن را در بوق و کرنا کرد. نمیدانم از مطبوعاتی کردن آن موضوعات به دنبال چه چیزی بودند؟ اینها اکنون که خانه تئاتر بعد از ۱۵ سال به جایی رسیده است و صاحب چنین ساختمان و موقعیتی شده است آمدهاند و با ادای دلسوز تئاتر میخواهند ساختمان جدید را مصادره کنند و آن را در دست بگیرند؟»
خب اگر دروغ بود پس سند مالکیت امروز چطور سروکلهاش پیدا شده؟ و نکته دیگر گویا از ابتدا هم هموغم آقای راد این بوده است که ساختمان جدید که آن موقع در دست احداث بود، به دست غیر نیفتد!
نیروی تازهنفس نمیخواهیم
در ادامه هم پیشنهاد کرده بودند: «اینها میتوانند تشکل دیگری برپا کنند. میتوانند ظرف دو ماه مجوز بگیرند. بروند در تشکل خودشان تلاش کنند و کارهایی را که ما بلد نبودیم انجام دهیم و آنها بلدند، انجام دهند.»
مصداق بارز دوست ندارید جمع کنید بروید!