نوآوران آنلاین- چهارشنبه گذشته پس از ماه ها کشمکش بین دو نامزد جمهوری خواه و دمکرات، بالاخره نامزد جمهوری خواهان با اکثریتی قاطع به پیروزی رسید. شاید جهان و ایران خواستار پیروزی ترامپ در انتخابات نبودند؛ اما اکثریت رأی دهندگان امریکایی به هر دلیلی ادامه مسیر دموکرات ها را نپسندیدند.
ترامپ به طرح های مقابله با گرمایش زمین، حمایت از جنگ اکراین، ترویج اقتصاد جهانی و توجه به پیمان های جهانی از جمله پیمان های نظامی چندان معتقد نیست و همین موارد کار را برای بسیاری از کشورها از جمله مردم اروپای غربی، چین و غرب آسیا سخت می کند. بسیاری از ایرانیان نیز علاقه ای به امدن ترامپ به کاخ سفید ندارند. او کسی بود که از برجام خارج شد و با ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی، ایران را به لبه پرتگاه جنگ کشاند. اگر چه ایران نیز با ساقط سازی هواپیمای بدون سرنشین “گلوبال هاوک” و حمله به عین الاسد نشان داد که واهمه ای از این مرد غیر قابل پیش بینی ندارد.
ترامپ ژانویه ۲۰۲۵ به کاخ سفید می رود و اکنون پرسش اساسی ده ها میلیون ایرانی این است که آیا ترامپ ۲۰۲۵ با ترامپ ۲۰۱۷ متفاوت خواهد بود؟ آیا به سمت "صادرات صفر نفت ایران” پیش می رود یا آن گونه که می گوید: “به دنبال توافق خوبی با ایران" پیش می رود؟
نقاط منفی ترامپ برای اقتصاد ایران
ترامپ در ظاهر یک راستگرای افراطی مخالف مهاجرت و به دنبال احیای قدرت آمریکاست؛ اما در باطن فردی پوپولیست، منفعت طلب و عملگراست. همین ویژگی های متضاد سبب شده تا رفتارش غیر قابل پیش بینی باشد. اعتماد به نفس بالای او سبب می شود تا آن چه را به نظرش می رسد، بدون مشورت با دیگران انجام دهد، بر خلاف افرادی نظیر بایدن که تنها در پناه کارشناسان و سیستم های فکری و نظامی آمریکا حرکت می کرد.
ترامپ در برخورد با هر کشوری به دنبال تراز تجاری مثبت برای امریکا است و بنابر این برای کشورهایی نظیر چین با تراز تجاری به زیان آمریکا دشمنی خطرناک محسوب می شود . حدود ۷ سال پیش نیز در چند زمینه از جمله فلزات و ماهیگیری صدمه جدی به صنعت چین زد.
تیم اطراف ترامپ معمولاً ضد ایرانی و جنگ طلب هستند و در دوره پیشین افراد خطرناکی نظیر جان بولتون و پمپئو شرایط را به سمتی بردند که ترامپتحریک به فشار بیش تر بر ایران شد.
ترامپ با رشد اندک قیمت نفت مشکلی ندارد؛ چرا که رشد قیمت نفت می تواند تولید نفت شیل و تولید ذغال سنگ را به صرفه کند و به همین دلیل با حذف نفت ایران از بازار جهانی موافق است.
ترامپ با افراد خطرناکی نظیر نتانیاهو که مانند خودش ریسک پذیر و غیر دموکرات هستند.ارتباط خوبی دارد. هم چنین احتمالاً با دیکتاتورهایی نظیر پوتین و بن سلمان ارتباط بهتری برقرار خواهد کرد.
هم چنین از همه مهم تر این که ترامپ قاتل شهید سلیمانی است، آیا می توان با او به تفاهم رسید؟
نقاط مثبت ترامپ برای ایران
همان طور که گفته شد، ترامپ شخصیتی غیر قابل پیش بینی است. بنابر این بالعکس موارد فوق می تواند بخشی از مشکلات فی مابین دو کشور را حل کند. او تشنه موفقیت و شهرت است، بنابر این بسیار مایل است که در موافقت با ایران ژستی پیروز گرفته و ادعای پایان دادن به ۴ دهه مخاصمه با ایران را پیش بکشد.
رئیس جمهور جدید آمریکا علاقه زیادی به پیروزی اقتصادی به جای پیروزی سیاسی و راهبردی دارد، بنابر این اگر پیشنهاد جذاب مالی از سوی ایران (نظیر خریدهای سنگین جت های تجاری یا مشارکت در صنعت نفت ایران) دریافت کند، دیگر علاقه ای به راهبرد تضعیف ایران ندارد. راهبردی که متأسفانه دمکرات ها همواره به دنبال آن بوده اند.
ترامپ از پشتیبانی سنا و تا حدودی کنگره آمریکا برخوردار است و اگر به سمت توافق اقتصادی با ایران پیش برود، شاید حتی بدون استفاده از وتو بتواند بر خلاف اوباما، مجالس قانون گذاری آمریکا را وادار به تبعیت از خود کند و به کسی هم جواب پس ندهد.
ساکن جدید کاخ سفید از هم اکنون گفته که قصد خاتمه دادن به جنگ های بی پایان و بیهوده را دارد، بنابر این احتمال این که قصد درگیری با ایران را داشته باشد کم است و چون قصد تمرکز بر قدرت گرفتن اقتصادی نظامی رو به رشد چین را دارد، سعی خواهد کرد تا در غرب آسیا به یک توازن رسیده و این منطقه شلوغ و پر دردسر را با یک نتیجه راضی کننده اقتصادی و امنیتی به حال خود رها کند.
سیاست ما چه باشد بهتر است؟
اقتصاد ایران از هم اکنون واکنشی منفی به آمدن ترامپ نشان داده است. سرخپوش شدن بورس در کنار رشد قیمت دلار و بدبینی صاحبان کسب و کار علائم منفی در روز اول انتخاب ساکن جدید کاخ سفید (در دو ماه دیگر) است. مسئولان ایران دو راه بیش تر پیش رو ندارند:
اول) اتکای بیشتر به اقتصاد داخلی و تقویت نگاه به شرق یا مذاکره با امریکا در کنار حفظ اصول و توسعه روابط با آسیا.
دوم) توسعه اقتصاد داخلی توامان.
بی شک اقتصاد ایران با وفاق اجتماعی و سیاسی هنوز حرف هایی برای گفتن دارد.
کافی ست قیمت گذاری های دستوری حذف شود و توجه به بخش خصوصی افزایش یابد و کشور به سمت بهره وری بیش تر برود. آن گاه شاهد آن خواهیم بود که حتی بدون رابطه با امریکا هم می توانیم رشد ۳ تا ۴ درصد در سال را محقق کنیم؛ اما اگر به دنبال رشد بالاتر باشیم، نیاز به ارتباط بهتر با دنیای غرب داریم.
به قول افراد وطن دوستی نظیر دکتر محمد جواد ظریف باید روابط ما با آمریکا از وضعیت خصمانه خارج شود و به حالت "مشکلات کنترل شده "بازگردد. ترامپ نیز فردی احمق نیست که بر طبل جنگ بکوبد. او هم با یک پیشنهاد خوب می تواند تغییر روش دهد.
به طور مثال کنسرسیوم هواپیما سازی اروپایی ارباس ثابت کرد شریک خوبی نیست و ممکن است باز هم خلف وعده کند، بنابر این می توانیم با یک شرکت قوی تر نظیر هواپیما سازی بویینگ آمریکا قرار داد بهتری امضا کنیم، می دانیم که ناوگان فرسوده هوایی ایران نیاز به ۲۰۰ فروند هواپیمای جدید دارد تا شاهد سوانح کوچک و بزرگ و تأخیرهای طولانی پروازی نباشیم. یا صنعت نفت ایران ۱۵ سال است که شاهد سرمایه گذاری بزرگ و انتقال فناوری خارجی نبوده و می تواند بازار جذابی برای طرف آمریکایی باشد.
البته رابطه با آمریکا بی شک از اختیارات عالی ترین مقام های نظام و تصمیمی فرا قوه ای است و هر کسی در صلاحیت اظهار نظر در این مورد نیست؛ اما در خاتمه باید گفت ایران کشوری قوی است که در صورت یکپارچگی جامعه،قادر به مقابله با هر شرایط سختی است.